ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
ببینم میتونم پیداش کنم؟
اون به مثابه ی التیام رو؟
میخوام با همه وجودم آمیخته بشه.
خودت کمکم کن، برای بیشتر عاشق شدن.
دیگه
نه حوصله ی ادبیات هست
نه حوصله ی فلسفه
نه حوصله ی هنر
نه حوصله ی عشق
فقط کمکم کن اون _ چشمه ی آب حیات_ رو پیداکنم.
کمکم کن و بهم این امید رو بده که اون میتونه مغزم رو از تو جمجمه ام برداره و توی تمام سولکوس ها و جایروس هاش آب بریزه و شستشوش بده.
بهم این امید رو بده که میفهمم یه روز. تو رو. و اون رو.
دارم میگردم
گاهی با گریه
گاهی با شوق
گاهی با دلهره
گاهی با خستگی
دارم میگردم خیلی ساده، میپرسم، از این و اون،
بی هیچ جمله ی ادبی و فلسفی ای میگم:
دارم میگردم ببینم میتونم پیداش کنم یا نه؟
اگر هست،
کمکم کن پیداش کنم تا بیشتر از این نمردم.
اگر نیست،
بسازش. تو میتونی خلقش کنی. خواهش میکنم ازت.