نه آبی نه خاکی ...

نه آبی نه خاکی ...

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند : زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها...
نه آبی نه خاکی ...

نه آبی نه خاکی ...

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند : زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها...

دلت را بتکان...


غصه هایت که ریخت ، تو هم همه را فراموش کن


دلت را بتکان


اشتباه هایت وقتی افتاد روی زمین


بگذار همان جا بماند


فقط از لابلای اشتباه هایت ، یک تجربه را بیرون بکش


قاب کن و بزن به دیوار دلت...


دلت را محکم تر اگر بتکانی


تمام کینه هایت هم می ریزد


و تمام آن غم های بزرگ


و همه حسرت هایت...



حالا آرام تر ، آرام تر بتکان


تا خاطره هایت نیفتد


تلخ یا شیرین ، چه تفاوتی دارد؟


خاطره ، خاطره است


باید باشد ، باید بماند...


کافی است؟


نه ، هنوز دلت خاک دارد


یک تکان دیگر بس است


تکاندی؟


دلت را ببین


چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟


ســــــلام دوستای خوبـــــم!...

ادامه مطلب ...