ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
آدم ها تمام نمی شوند
آدم ها تسلیم دردها و رنج ها نمی شوند
آدم ها زیر خاک و خاکستر باقی نمی مانند،
خالی و تهی باقی نمی مانند
آدم ها برای همیشه در سکوتی از ترس و ناامیدی، خاموش نمی شوند
آدم ها،
شادی هایشان را دوباره به دست می آورند
دوباره می خندند و هم نوعانشان را می خندانند
آدم ها عاشق می مانند و دوباره شعله میگیرند
دوباره پر کار میشوند پر فکر میشوند پر شور و شوق میشوند
سر از خاک بر می آورند،
چون جوانه ای سبز،
که زیر خاشاک و برگ های پلاسیده و مندرس
به فکر ریشه دواندن بوده است.
آدم ها
دوباره
از سر میگیرند
زندگی رنگارنگشان را
اگر
فقط
ذره ای از "تو" را
به عاریت گرفته،
و در بند بند وجودشان کاشته باشند..
بخیه: با لیلا. و دیگر هیچ..!
بخیه۲: ساختمون الف. با زینب، این دفعه، دست پر. به لطف رفقای پزشکمون توی نزدیکترین و دوردست ترین نقاط دنیا. #ذوق زدگی
بخیه۳: هنوز
عاشقم.
و این
خوشبختی من است...
والحمدلله کما هو اهله.