نه آبی نه خاکی ...

نه آبی نه خاکی ...

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند : زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها...
نه آبی نه خاکی ...

نه آبی نه خاکی ...

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند : زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها...

یک شاخه لبخند !

هیچ چیز به زیبایی یک لبخند نیست .

یک شاخه گل ، یک سلام ساده می تواند بهانه ی خیلی از دوستی ها باشد. درخشش چشم های ما این را می گوید که چقدر نسبت به هم عشق می ورزیم .

همین که در کنار هم  و شانه به شانه راه می رویم کافی نیست . مهم این است که چقدر بتوانیم بار مشکلات را سبک کنیم . دوستی ها را از چشمه ها رود خانه ها یاد یگیریم که  از دل دامنه ها بر می خیزند  بدون اینکه همدیگر را بشناسند . با اعتماد دست های همدیگر  راه می افتند و خودشان را به کومه های آبی دریا می رسانند . تازه آنجاست که دوستی ها رنگ واقعی به خود می گیرند .

ذهنمان را از گذشته های تاریک خالی کنیم تا آینده به روی ما بخندد . مهربانی را از گل ها بیاموزیم که تا آخرین لحظات زندگی شان لبخند و بخشش را از یاد نمی برند و وقتی هم که پرپر می شوند ، عطر و بویشان با ماست .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد