نه آبی نه خاکی ...

نه آبی نه خاکی ...

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند : زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها...
نه آبی نه خاکی ...

نه آبی نه خاکی ...

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند : زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها...

مخزن الاسرار!!

چند وقت پیش، امیرمحمد قربانی، توی سایتش این سوال رو پرسید که اول کتابها و جزوه هاتون چی مینویسین؟ اصن چیزی مینویسین؟ عادت دارین اول کتابها یه یادداشت یادگاری یا یه بیت شعر بنویسین یا نه؟ خودش گفت که گاهی خاطرات بعضی بخشها رو اول جزوه ها و کتابهاش مینویسه، مثلا بخش زنان بخش نفرولوژی...

سوال جالبی بود.. اول کتابهای من پر از جمله و بیت شعر و حدیثه. جمله هایی که بهم امید و انگیزه بده..

اوایل هربار که فیزیولوژی رو میخوندم و از نظم و پیچیدگیِ جزء به جزء بدن انسان شگفت زده میشدم، برمیگشتم و اول کتابم احساس اون لحظه رو ثبت میکردم، چیزی شبیه این جمله: هرچقدر بیشتر میخونم بیشتر میفهمم تو خدایی..

اما خوبیِ ماجرا اینه که همیشه بهترین حرفها رو توی کلام امیرالمومنین پیدا میکنی! نوشتمش اول فیزیولوژی:
أتَزعَم انَّکَ جسمُُ صغیر و فیکَ انطَوى عالمُُ اکبر
آیا گمان کرده ای که فقط جسم ناچیزی هستی؟ درحالیکه جهانی بزرگتر در تو پیچیده شده..

جهان! عالَم! عالمی که درون ماست!..
حتی هورمون های ملاتونین و ریتم شبانه روزیشون منو به یاد آمد و شد دنیا و شب و روزش میندازه. انگار جهانی توی وجود ما درحال چرخیدن و روزگار گذروندنه.. میشه با انواع تئوری ها دربارش حرف زد. روانشناس ها از دنیای پیچیده ی ذهن و روح انسان میگن؛ نسل شناسها از تکامل بشریت از ابتدای تاریخ تا امروز، که توی دوره ی جنینی هم یک بار هرکسی تجربش میکنه. و فیزیکدانا از انواع ساختارها و انتقال انرژی ها و سیستم گرمایشی و هرچیزی که توی بدن انسان با اخرین ورژن خودش مهندسی شده حیرت زده میشن..

جغرافیای جسم انسان! مسافرش شدم. "هرقدر بیشتر میخونم و یادمیگیرم، بیشتر میفهمم تو خالقی." مثه یه موجود بی قرار، که دلش میخواد فقط یادبگیره و یادبگیره، بشناسه و بخونه و کشف کنه و بره جلو...
گاهیم حافظ طورانه بهش میگم: ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است؛ بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم!

بردار ز رخ پرده؛ برای من یعنی خودتو بهم نشون بده، علمم رو بیشتر کن. یادم بده توی این عالم چه خبره، بزار بشناسمت!..

و این شد؛ که اول کتاب فیزیولوژی ام که به عنوان نسخه ی اسرار الهی بهش نگاه میکنم، یه جمله ی دیگه هم نوشتم:
من عَرَف نفسهُ فقد عَرَفَ ربّه.

نظرات 9 + ارسال نظر
شادی یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1396 ساعت 23:56 http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام عزیز دل خسته نباشی از امتحانات

مرسییییی شادی

شادی یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1396 ساعت 23:58 http://shadi-shadi.blogsky.com

تولد زنداداشتم مباااااارک انشالله صدوبیست ساله بشه

خیلی خوب بود جات خااآالی

شادی دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1396 ساعت 00:11 http://shadi-shadi.blogsky.com

آخر عزیزتر از جانم؛
خنده هایت لای کتابهای درسی چه میکنند؟!
سر به سرم نگذار،
استاد بی ذوقم به صدای خنده های تو نمره نمیدهد!

شادی دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1396 ساعت 00:16 http://shadi-shadi.blogsky.com

یک نفر

تنها یک نفر
از تمام جهان کافی ا‌ست

که ایمان بیاوری
زندگی ارزش زیستن را دارد!

:) سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1396 ساعت 07:58

سلام
الان که آرشیو ماهیانه رو دیدم، از سال 1393 دیگه چیزی ننوشتی تا 1395 فقط یه پست و اخیرا دوباره شروع به فعالیت کردی...

چرا؟ :)

سلام..
نمیدونم...

:) جمعه 22 دی‌ماه سال 1396 ساعت 15:22

چقدر بد که نمیدونی :(

شایدم میدونی و نمی خوای بگیش!
اشکال نداره، نگو... ولی بدونش :)

موفق باشی

شایدم واقعا نمیدونم. تاحالا بهش فکرنکردم...

شادی یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1396 ساعت 13:23 http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام زهرا گلی خودم چطوری خانومی

سلام عزیزم ممنون خوبم مشغول خوندن..

شادی یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1396 ساعت 13:25 http://shadi-shadi.blogsky.com

خسته از درسو امتحان نباشی عزیزم

مرسیییی

شادی یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1396 ساعت 13:26 http://shadi-shadi.blogsky.com

کی میشه این امتحاناتت تموم شه سرت یکم خلوت شه دلم برا حرف زدنات تنگ شده

شادی امتحانام ک تموم شه ۴ روز بعدش ترم جدید شرو میشه سختترم هست. ولی مهم نیس همه چیوووو ایمیل میکنم برات...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد